روایت داریم: روز قیامت که میشود، بیبی فاطمه زهرا علیها السلام میآید در صحرای محشر، پیراهن غرقه به خون آقا ابا عبد الله الحسین علیه السلام را میآورند، سر به آسمان میکنند میگویند: ای خدا تو حکم کن، بین ما و کسانی که به ما ظلم کردند، اذیت و آزار رساندند. بعد این دعا را برای عزاداران فرزندشان ابا عبد الله میکنند: خدایا هرکس برای حسین من گریه کرده، اشک ریخته شفاعت او را شامل حالش بکن. ما از او شفاعت بکنیم. شفاعت بیبی پذیرفته میشود. خوشا بحال آنهایی که دو ماه برای ابا عبد الله اشک ریختند و گریه کردند. زحماتشان و مزدشان با حضرت زهرا علیها السلام است. اما داغ بیبی فاطمه زهرا با دل بچهها، با دل مولا امیر المؤمنین علیه الصلاة و السلام چه کرد؟
من به یکباره در از قلعه خیبر کندم داغ زهرای جوان از نفس انداخت مرا
طبق وصیت بیبی فاطمه زهرا علیها السلام ، حضرت نیمههای شب بدن آزرده زهرایش را غسل میداد. وقتی که میخواست صورت بیبی فاطمه زهرا علیها السلام را با کفنش بپوشاند، دید بچهها و یتیمهای زهرا علیه السلام خیره خیره نگاه میکنند. یک وقت آقا صدا زدند، حسنین من، زینبین من، بیایید برای آخرین بار با مادر جوانتان وداع و خداحافظی بکنید. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: خدا را شاهد میگیرم، حسنین آمدند خودشان را بر سینه مادر انداختند. یک وقت ناله جانسوزی از دل فاطمه زهرا علیها السلام بلند شد، بندهای کفن باز شد، حسنین را به سینه چسبانید، آنچنان این منظره دلخراش بوده، یک وقت ندایی از آسمان بلند شد «یا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا»( بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار/ مجلسی/ ج43/179 باب 7 ما وقع علیها من الظلم و بکائها و حزنها و شکایتها فی مرضها إلى شهادتها و غسلها و دفنها و بیان العله فی إخفاء دفنها صلوات الله علیها و لعنه الله على من ظلمها ..... ص : 155) یا علی یتیمان زهرا را از روی سینه مادر بردار. ملائکه آسمان به گریه و ناله درآمدند، طاقت دیدن این صحنه را ندارند. مولا نزدیک آمدند، یتیمان زهرا علیها السلام را نوازش و محبت کردند، با مهربانی اینها را جدا کردند. عرض کنیم: علی جان، کاش میآمدی کربلا کنار قتلگاه. با یتیمان حسین اینها چه کردند؟ آیا آمدند با نوازش و محبت؟ نه! آمدند با تازیانه. دختر ابا عبد الله را از بدن آغشته به خون پدر جدا کردند...
«لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»
حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد